این روزها بچه هیاتی ها و هاشمی رفسنجانی و بسیاری دیگر از شخصیت ها بعنوان متهمان ردیف اول مطرح می شوند...
متهم ردیف اول کیست؟ چه کسی را باید دوست و چه کسی را باید دشمن دانست؛ در واقعیت های جامعه پاسخ این سوال به آسانی طرح آن نیست . این را از رفتارهای سیاسی و اجتماعی در میان مسئولین و مردم می توان فهمید. در عالم سیاست مواضع و حکم هایی که در جناح ها مطرح می شود گاها بر اثر حب و بغض جناحی و بر اثر قضاوت ها، منافع و گاهی هم بد سلیقگی ها می باشد و در اجتماع نیز بعضا برخوردهای ما با هم بدون رعایت انصاف و حریم ها و به دور از مهربانی صورت می گیرد. با مشاهده کوچکترین خطا به جای نقد و کمک برای تبدیل آن نقطه ضعف به قوت با برچسب زنی و قضاوت، اختلافات را به دشمنی تبدیل و افراد را در جبهه های غیرخودی تعریف می کنیم.
یکی از علل رواج این نوع نگاه وجود این رفتار در میان سیاستمداران است آنها با چنین رفتارهایی در میان خود به عنوان نخبگان جامعه که الگو و فرهنگ ساز هستند باعث تسری این بداخلاقی در جامعه می شوند. متاسفانه در آن جایگاه هم قدرت تمیز میان دوست و دشمن به درستی وجود ندارد.
منطق گفتگو، نگاه برآیند مدار و فارغ از دایره صفر و صدی، قبول اختلاف نظر و تبدیل نکردن آن به دشمنی، حس برادری و همنوعی اینها همه از لوازم و روحیاتی است که کم رنگ شدن آنها در میان جامعه به رشد بداخلاقی ها و اختلاف افکنی ها کمک کرده است.
با کوچکترین اختلاف نظری سریع طرف مقابل را در جبهه مقابل و دشمن قرار می دهیم و اگر لطف کنیم دیگر به او برچسب و تهمت نمی زنیم و درباره اش قضاوت نمی کنیم! بداخلاقی ها در بزنگاه های سیاسی بیشتر خود را نشان می دهد مسئله برجام که اکنون در گذار اجرایی شدن آن هستیم یکی از این نمونه ها است و بزنگاه دیگر انتخابات اسفندماه است که متاسفانه هر چه به آن نزدیک تر می شویم این رفتارها بیشتر بروز می کنند
با کوچکترین اختلاف نظری سریع طرف مقابل را در جبهه مقابل و دشمن قرار می دهیم و اگر لطف کنیم دیگر به او برچسب و تهمت نمی زنیم و درباره اش قضاوت نمی کنیم! بداخلاقی ها در بزنگاه های سیاسی بیشتر خود را نشان می دهد مسئله برجام که اکنون در گذار اجرایی شدن آن هستیم یکی از این نمونه ها است و بزنگاه دیگر انتخابات اسفندماه است که متاسفانه هر چه به آن نزدیک تر می شویم این رفتارها بیشتر بروز می کنند .
دست مایه نگارش این مقاله دو نمونه داغ در عالم سیاست است که در همین زمینه اتفاق افتاده تا جناح های سیاسی و ما بعنوان شخص سوم با مشاهده رفتار خود از بیرون کمی به فکر فرو رویم.
در پرده اول چندی پیش جمله ای در تبیین برخی تندروی ها مطرح شد که :"در این 35 سال آنچه به کشور ما لطمه و صدمه زده است، برخی از همین جوان های هیأتی داخلی خودمان و تندروی ها و افراطی گری ها و دسته و گروه بازی هاست." این نقد و بیان اینچنینی و یک طرفه آن، در حالی که بارها نقش این جوانان در مهار بحران ها دیده شده و با توجه به تاکید رهبر انقلاب که "این همه جوانهای حزب اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها (1)" قابل تامل بود و توقع می رفت این دغدغه درباره افراط گرایی ها با بیان مناسب تر و وحدت بخش تری مطرح شود متاسفانه این نوع گویش، رفتار نامناسب برخی رسانه ها را نیز در پی داشت که آنها هم به جای خویشتن داری از همان الگوی همیشگی "مشت در برابر مشت" استفاده کردند!
اما در پرده دوم چندی بیش اظهار نظری عجیب در تریبون دادگاه مطرح شد:" باید به درگاه خدا توبه و استغفار کنیم که چرا تا به حال درباره آقای هاشمی با مردم حرف نزده ایم و بنده تصمیم دارم از این به بعد با مردم درباره وی حرف بزنم. اظهارات متناقض و نادرست هاشمی مثل بمب اتم بیانگر این است که وی هوش و حواسش را از دست داده است" گفتاری که بیان آن درباره یک مسئول و شخصی که هزینه های زیادی از خود بابت انقلاب داده است مناسب نبود اینهم مانند نمونه قبلی الگویی نامناسب در بیان انتقاد بود که روح برادری، وحدت بخشی و مرزبندی دوست و دشمن در آن نیست.
در واقع دو الگوی بالا گوشه ای از ادبیات و نگاه هایی است که به عنوان آسیب در فضای سیاسی و اجتماعی بدان مبتلا هستیم، نگرشی که منطبق بر انصاف، رعایت حرمت ها، وحدت و انسجام ملی و مرزبندی صحیح میان دوست و دشمن نیست. الگوی فعلی ر ا می توان با عناوینی چون تبدیل اختلاف نظر به دشمنی یا جذب حداقلی و دفع حداکثری بیان کرد.
متهم ردیف اول دشمن است و متهم دیگر ضعف های درونی ما می باشد که می خواهد از ضعف های ما سو استفاده کند که در برابر هم ایستادن به جای کنار هم بودن هیچ کمکی به رفع مشکلات و مبارزه با دشمن نخواهد کرد!
متاسفانه با دوستان مروت و با دشمنان مدارا در ادبیات رفتاری ما به ویژه در عالم سیاست کم رنگ شده که باید با اصلی و فرعی کردن مسائل و تمرین سعه صدر از بروز آسیب در این زمینه جلوگیری کرد و به جای دشمن تراشی و فرصت سوزی از اختلاف نظرها در جهت رشد و بالندگی استفاده کنیم در کنار نقاط قوت ما این نگرش و رفتار از نقاط ضعف است که باید در صدد رفع آن برآییم.
رهبری دراینباره می فرمایند: "ضعف در [تشخیص ] اولویّتهای کشور داریم؛ گاهی اوقات سر یک چیز جزئی، گروه هایی در درون کشور از خودمان با همدیگر درگیر میشوند، سر یک امری که ضرورتی هم ندارد، لزومی هم ندارد؛ از دشمن غافل [میشویم ]؛ اینها ضعفهای ما است؛ این ضعفها را بایستی برطرف کرد. لکن وجود دشمن -دشمنی که آگاه است، دشمنی که پول خرج میکند، دشمنی که اگر بتواند از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند- یک چیزی است که نباید مغفولٌ عنه بماند. بعضی ها به بهانه ی همین مسائل جزئی داخلی، دشمن خارجی را فراموش میکنند، آمریکا را فراموش میکنند. اینکه امام (رضوان الله علیه) مکرّر تکرار میکردند که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید، به خاطر این است که بر سر یکدیگر کمتر فریاد بکشید. نمیگویم انتقاد نکنیم؛ نه، بالاخره جامعه، جامعه ی آزادی است، افکار آزادند، حقّ انتقاد وجود دارد، انتقاد هم مایه ی پیشرفت است امّا دشمن اصلی را با دشمنان درجه ی دو و با دوستانی که با آنها اختلاف نظر داریم و دشمن هم حتّی نیستند، اشتباه نگیریم؛ دشمن اصلی جای دیگر است. دشمن اصلی آن دشمنی است که با همه ی توان درصدد این است که دستاورد عظیم ملّت ایران را از او بگیرد"(2)
در واقع متهم ردیف اول دشمن است و متهم دیگر ضعف های درونی ما می باشد که می خواهد از ضعف های ما سو استفاده کند که در برابر هم ایستادن به جای کنار هم بودن هیچ کمکی به رفع مشکلات و مبارزه با دشمن نخواهد کرد!
هرگونه کمک به ایجاد فضای دوقطبی در جامعه هرچند نا آگاهانه و از روی دلسوزی انجام پذیرد خیانت به حال و آینده کشور و تضعیف کننده روند پیشرفت انقلاب است فراموش نکنیم که امام خمینی رحمه الله رمزهای پیروزی انقلاب را ایمان و وحدت کلمه دانستند و دشمن برای وحدت کلمه و انسجام ملی ما برنامه دارد. اکنون که به انتخابات نزدیک تر می شویم احتمال بروز چنین رفتارهایی بیشتر می شود جامعه نخبگان و سیاسیون باید با مراقبت از رفتار خود به ایجاد فضای دوستی و وحدت در جامعه به انجام رقابتی سالم کمک کنند.
پی نوشت:
1- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
2- بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
نمایندگان مخالف وزیر پیشنهادی چه گفتند؟
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعیفرهنگیسیاسیاقتصادیمذهبی
برچسبها: بیانات مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، انقلاب ، جمهوری اسلامی ایران